راوی ِ صد روز آخر نام ندارد؛ او شغل تدریس در دانشگاه بخارست را میپذیرد اما نمیداند چگونه چنین شغلی به او پیشنهاد شده. برای این کار، خودش را چندان شایسته نمیبیند و اصلا برای آن با او گفتوگویی نشده، اما در نهایت آن را میپذیرد.
کتاب در باره روزهای پایانی دولت نیکولای چائوشسکو در رومانی است. کتاب نوشته پاتریک مکگینس است که متولد تونس است و در دانشگاه آکسفورد، استاد ادبیات فرانسه است. چندین کتاب شعر و رساله و نقد ادبی و ترجمه دارد و صد روز آخر، نخستین کتاب داستانی اوست. او در روزهای انقلاب رومانی، در این کشور بود.
البته نویسنده، به اسم مستعار لیویو کامپانو هم که مثلا شاعر در تبعید رومانیایی است، شعر مینویسد و قرار است امسال کتابهای این شاعر با ترجمه خودش منتشر شوند.
صد روز آخر نامزد سه جایزه مهم ادبی شد و منتقدان تحسیناش کردند.
راوی داستان یا همان استاد جوان دانشگاه که شهروند بریتانیا است، با قبول شغل آموزش در دانشگاه بخارست، وارد دنیای متفاوتی میشود، دنیایی که حکومت همه چیز را زیر نظر دارد، و «برادر بزرگتر» اوضاع را کنترل میکند، فساد در میان مقامات زیاد است و پلیس و نیروهای امنیتی با شهروندان، وحشیانه برخورد میکنند. او فضای خفقان شهر را احساس میکند.
او پس از ورود به بخارست و پس از اینکه ماموران گمرک، چمدانهایش را زیر و رو میکنند، به آپارتمانش میرود، جایی که یک استاد سابق در آن زندگی میکرد و ناپدید شده و کسی از او خبری ندارد.
یک استاد دیگر دانشگاه که او هم انگلیسی است، او را به شام دعوت میکند. در حالی که بیشتر مردم وضع درست و حسابی ندارند و برای خرید نان صف می بندند، پولدارهای شهر، اعضای بلندپایه حزب کمونیست و وفاداران به نظام، در رستورانهای شیک شام میخورند و در یکی از همین رستورانها، این استاد که دیگر به سیستم وارد است، برای راوی داستان، درباره بخارست، پاریس شرق و دلایل تفاوت زندگی در شهر توضیح میدهد.
کتاب، داستان جذابی را بیان میکند، هرچند در بعضی جاها کمی خستهکننده و تکراری میشود و خواننده آرزو میکند کاش کمی از نوشتههای کتاب کم میشد؛ به هر حال شرح حال جذابی است از نیکولای و النا چائوشسکو در آخرین روزهای قدرت.
راوی داستان به تدریج وضعیت شهر را میبیند. ساختمانها و محلههای قدیمی شهر با بولدوزر خراب میشوند و ساختمانهای بیارزش و بیهویت ِ نو، جایگزین آنها میشوند. مغازههای جدید ساخته میشوند اما این مغازهها خالی هستند. مردم گرسنه هستند، قبرستانها سنگ قبر ندارند، چون دولت برای ساخت کاخ ِ مردم، همه سنگها را جمع کرده.
در همین روزهاست که اروپای شرقی با انقلابهای مخملی روبهرو است اما در رومانی هنوز خبری نیست. تنش هست اما اوضاع به ظاهر آرام است ولی نه در صد روز آخر؛ روزهایی که این کشور را درگیر تنها انقلاب خونین ِ بلوک ِ شوروی کرد، انقلابی که با تیرباران چائوشسکوها همراه بود.
شناسنامه کتاب:
[schema type=”book” url=”https://www.goodreads.com/book/show/10456114-the-last-hundred-days” name=”صد روز آخر” description=”کتاب درباره روزهای پایانی دولت نیکولای چائوشسکو در رومانی است.” author=”پاتریک مکگینس” publisher=”Seren Books” pubdate=”2011-01-01″ edition=”یکم – ۳۸۴ صفحه” isbn=”1854115413″ paperback=”yes” ]
لطفا کتاب هایی رو معرفی بفرمایید که به فارسی ترجمه شده باشه دست بر قضا ما امکان یادگیری انگلیسی را نداشته و وسوادمان در حد زبان وطنیست… خواهشا رعایت حال ما مخ نمکشیده ها را بفرمایید مچکرم
الا، این کتابها رو در بخشی به نام «پیشنهاد ترجمه» معرفی می کنیم تا شاید مترجمی بعضی از اونها رو بپسنده و به فارسی ترجمه کنه:
http://goo.gl/BvKT8e
کتاب های فارسی رو که خیلی سایت ها بیشتر و بهتر از ما معرفی میکنند، به نظرت بد نیست جایی هم باشه که پیشنهادهایی بده برای ترجمه به فارسی؟