از پنجره آدمها را نگاه کردن و تصور زندگی آنطرف شیشهها، برای خیلی از عکاسان جذاب است. قبلا درباره یک عکاس نیویورکی گفته بودیم که ماهها از پنجره خانههای روبهرویش، همسایههایش را تماشا میکرد و از آنها عکس میگرفت.
اینبار پنجرههای خانههایی در ایتالیا، نروژ، دانمارک، اسپانیا و … یک عکاس ایتالیایی را وسوسه کرده تا ساعتها چشم بدوزد به شیشههای شفاف و پردههای نیمهباز و رفتوآمد ساکنان خانهها.
جورجیو باررا اسم این مجموعه را «از پشت پنجره» گذاشته و میگوید بیشتر عکسهایش را در زمانی هفت ساله در ایتالیا گرفته و بعد این پروژه عکاسی را در بقیه کشورها ادامه داده. پنجره از دید او مرز بین فضای خصوصی و عمومی آدمهاست. او خودش را همیشه یک بیننده میداند که از دیدن آنچه آن سوی این مرز میگذرد، لذت میبرد.
خودش میگوید شاید این لحظههایی که با صبر و شکیبایی منتظرشان بوده، به نظر معمولی و پیش پا افتاده برسد اما اینها بخش بزرگی از علاقه او به عکاسی از زندگی روزمره آدمهاست.
او عاشق عکاسی از لحظههایی گذرا و سادهای است که بین آدمها شکل میگیرد؛ سر میز شام، موقع حرف زدن پدر و پسر یا لحظه غافلگیرکردن همسر با یک هدیه. لحظههایی که آدمها یادشان نمیماند اما از پشت پنجره با دوربین این عکاس ایتالیایی، ثبت میشود.
از دید من عکسهایش تا حدی شبیه بعضی از نقاشیهای واقعگرای دهه ۷۰ میلادی است. هر چند که مثل همه موضوعهای مشابه، شاید درباره اینکه اینها یک کار هنری هستند یا شکستن حریم خصوصی آدمها، جای بحث باشد.
البته تفاوتی که عکسهای “آرن سونسون” با این عکاس داره صحنهارایی بودنِ این عکسهاست که به راحتی از روی نورپردازی کار میشه بهش پی برد. همین موضوع تصنعی بودنِ این کار هست که باعث میشه وقتی عکسهای “آرن” رو میبینید حس متفاوتی داشته باشید. حس کنید که عکسها قسمت خیلی خیلی کوچکی از داستانی رو دارن میگن که برای هر کدوم از اون آدمهای پشت قاب پنجره داره اتفاق میوفته!
به نظرم نسبت به آرن سونسون خانه های خوش پنجره تری رو انتخاب میکنه!
البته عکسی که تو تیتر سایه همسایه گذاشته بودین حس بهتری داشت نسبت به اینا