شعر

صبح جمعه با گوشه؛ عاشقانه‌های شجریان

صبح جمعه با گوشه؛ ما برگ‌هایی که خش‌خش می‌کنیم صدایی داریم که به توفان‌‌ها جواب می‌دهد

صبح جمعه با گوشه؛ گاهی وقت‌ها دوست دارم دراز بکشم و هيچ نگويم

خیام، عطّار، بوسعید، خرقانی، حافظ و مولوی را چطور به دوستان غیرفارسی‌زبان معرفی کنیم

کیارستمی

پیری و طفل‌مزاجی به هم آمیخته‌ایم، تا شبِ مرگ به آخر نرسد بازیِ ما

باد مارا خواهد برد

گرگی در کمین

شعر

از سیاهی، آفتابی بافتم

تاگور

چشم‏‌ها نه به بینایی‌شان که به عینک می‌نازند

تاد پاپاجورج

قصه‌های نیویورکی

گرترود بل

زنی که عراق را ساخت

سیاه

برای كشتن ما در سرزمين خودمان در انتظار بهار ديار ما هستند

کاوافی، دیوید هاکنی

شهر ديگری پيدا خواهد شد بهتر از اين