امروز رابطه ما با غذا، شاید تا حدی پیچیده شده باشد. رسانهها و بازار، میزان مصرف و سلامت غذاها، روشهای استفاده از رژیمهای غذایی و مثبت یا منفی بودن نوشیدنی و خوردنیها را تعیین میکنند.
این روزها برچسبها و هشتگهای تازه هستند که برای ما مشخص میکنند، یک دوره غذاهای «بدون گلوتن» (در لاتین به معنای چسب) برای بدن لازم است. دورهای «ابرغذاها» صنعت خوراک را پر میکنند، روزهایی رسانهها خط میدهند تا فقط دنبال برچسب مگاپروتئین (ابرپروتئین) روی محصولات غذایی بگردیم و روزهایی هم راهحلهای سمزدایی چند دههزار تومانی باب میشود.
هشتگهای گلوتنفری، نه! به کربوهیدارت، سلام به سبزیجات، لعنت بر روغن و چربی، درود بر آنتیاکسیدان و … در فضاهای مجازی آنقدر فراوان شده که ناسالمخورترین آدمها هم بر اساس مد روز و عقبنماندن از قافله، حتما چندتایی را استفاده میکنند.
همزمان که شمار فزایندهای از مردم، در راه رسیدن به سلامتی که برچسبها و هشتگها وعدهاش را دادهاند، در تعقیب رویاهایشان، دنبال غذای سالم و رویایی میگردند، نیمی از گروههای مهم هرم غذایی را از وعدههای غذاییشان حذف میکنند.
[alert type=secondary close=no]
پیشبینی میشود در سال ۲۰۱۵ میلادی، تجارت غذاهای به اصطلاح «سالم» به ۷۰ میلیارد دلار برسد.
[/alert]
ارترکسیا در برابر آنورکسیا
گاهی کنترل بیش از حد ِ خوردن، تبدیل به وسواس یا اجباری میشود که آدمها را _وقتی به خوراکیها نزدیک میشوند_ دچار دلشوره و احساس گناه از مصرف «خوراکی بد» میکند. مثلا یک تکه پنیر، چنان احساس عذاب وجدانی میدهد که ممکن است از زندگی حذفش کنند. نتیجه این دلهره و وسواس، بیماری روانی یا ذهنی است که پزشکان اسمش را «اُرتُرکسیا» گذاشتهاند.
[alert type=secondary close=no]
پژوهش جدیدی این بیماری را اینطور تعریف میکند: وسواس بیمارگونه برای تغذیه با مواد طبیعی خالص و سالم.
[/alert]
روانشناسی در آمریکا، «اُرتُرِکسیا» را بیماری در برابر آنورکسیا یا بیاشتهایی عصبی دانسته و گفته همانطور که آنورکسیا ریشه در ترس از چاقی دارد، اُرتُرکسیا ریشه در ترس از «ناسالمبودن» دارد؛ تمرکز آنورکسیا بر میزان خوردن است و ارترکسیا تمرکزش بر کیفیت تغذیه.
هر دو رژیم سفت و سخت غذایی باعث کمبود ویتامینها و مواد غذایی ضروری مورد نیاز بدن میشوند. کسانی که نوع رژیم غذایی را انتخاب میکنند که خوردن را به سبزیجات محدود میکند (تا مثلا فقط غذاهای سوپر سبز مصرف کنند) ممکن است استخوانهای شکننده پیدا کنند، هورمونهایشان به هم بریزد و مشکلات قلبی همراه با پریشانی روانی و توهم پیدا کنند. در واقع این وعدههایی که تصور میشود سالم هستند، آنها را احتمالا بیمار میکند.
اُرتُرِکسیا بیماری جدی قرن ۲۱
اُرتُرکسیا دستکم ۲۰ سال پیش شناخته شد. آماری از تخمین تعداد افراد مبتلا به این بیماری در دست نیست. یکی از اعضای انجمن ملی اختلال در تغذیه میگوید، فرهنگ آمریکا حالا رو به تبلیغ و ترویج «سلامت» آورده _که خیلی هم خوب است_ اما با این فرهنگسازی نسبتا تجاری، بعضی از مردم در زمینه خوردن سالم، شورش را در آوردهاند. مردم خودشان را به روشها و منابع آشپزی عجیبوغریب بستهاند و از جامعه جدا شدهاند و به تفکر «خاصیتهای جادویی بعضی از خوراکیها» دامن زدهاند.
بدتر از این، بسیاری از مردم حالا به نسخههای خوددرمانی رو آوردهاند؛ شبیه حذف گلوتن از غذا که در بسیاری از وبلاگها و سایتهای اینترنتی در موردش گفته شده و آدمها را دچار دلهرهای میکند که برایش پول زیادی خرج میکنند.
[alert type=secondary close=no]
گلوتن نوعی پروتئین است که در غلات مثل گندم و جو وجود دارد. کسانی که به گلوتن حساسیت دارند، دچار بیماری سلیاک هستند و به دلیل اختلال در روده کوچک (باریک) امکان هضم این نوع غذاها را ندارند. اما درصد این بیماران در ایران و بسیاری از کشورها پایین است در حالیکه برچسبهای «بدون گلوتن» روی انواع مواد غذایی، بیشتر و بیشتر میشود.
[/alert]
یک متخصص بیماری سلیاک، گفته روزانه بیمارانی را میبیند که دیگر نمیدانند چه بخورند. به خاطر اینکه آنها غذا را عامل همه مشکلاتشان میدانند، چون در سایت یا وبلاگهایی خواندهاند که دهها نوع مواد غذایی برای سلامتشان ضرر دارد. مجلهها و برنامههای تلویزیونی هم به این وسواس دامن میزنند.
[alert type=secondary close=no]
کتابهای تجویزی به اصطلاح «شفابخش»، وبلاگهای خوشرنگولعاب با تبلیغهای چشمکزن که مثلا کلم و خیار را برای افزایش هوش توصیه میکنند، شبکههای اجتماعی با هشتگ یا جملههای #من_چه_سالمم، #من_چه_خوشبختم، #من_چه_قشنگم و #شما_چه_ناسالمید و #از خجالت_آشغالخوری_بمیرید و … باعث سردرگمی، تحقیر و دنبالهروی بیمنطق گروه زیادی از مخاطبان میشود. اینها به همهگیرشدن تفکر سیاهوسفید «غذای خوب و غذای بد» بین مردم دامن میزند.
[/alert]
یک متخصص اختلالهای غذایی میگوید، خوردن برای بیشتر مردم، یکجور برقراری تعادل بین غذاهای مختلف است. ممکن است در یک مهمانی سیبزمینی سرخکرده ببینید و از هوس خوردن و عذاب وجدان بعدش بمیرید، اما واقعیت این است که بدن انسان از پس این یک وعده غذای بدنام برمیآید بدون اینکه سلامتیاش را تهدید کند.
اصل این مقاله در شماره فوریه ۲۰۱۵ مجله پاپیولار ساینس منتشر شده است.
نظر شما