این روزها که اوضاع عراق بههم ریخته، بعضیها مشکل را به گردن زن بریتانیایی میاندازند که حدود ۱۰۰ سال پیش، مهمترین نقش را در ایجاد کشوری به نام عراق داشت.
کشورسازی، تنها توانایی گرترود بِل نبود، او کوهنورد، جهانگرد، باستانشناس، عکاس، دیپلمات و جاسوس سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا یا همان امآیسیکس هم بود.
بِل به عنوان باستانشناس به بغداد، که آنزمان از «ولایت»های زیر نظر امپراتوری عثمانی بود، وارد شد. مقامهای بریتانیا به او گفته بودند اگر در سرزمین خطرناکی که راهیاش است، به دردسر بیفتد، نمیتوانند برایش کاری بکنند و رهایش خواهند کرد. آنطور که میگویند، گرترود بل ۱۰ سال بعد، با تقلب در انتخابات، بهقدرت رساندن یک شاه وفادار به بریتانیا، بازسازی دولت و کشیدن نقشه و مرزهای تازه، عراقِ نو را ساخت.
گرترود بل از خاورشناسانی است که در سفرها و کاوشهای باستانشناسی، بهویژه در سرزمینهای میانرودان (بینالنهرین) تمدنهای بزرگی را پیدا میکردند که زیر خاک و بیابان دفن شده بودند و مردم این سرزمینها حتی به پیدا کردن این نشانهها، علاقهای نشان نمیدادند. در همین روزگار بود که دروازه ایشتار (دروازه بابل) از عراق به موزه پرگامون برلین رفت و استوانه کوروش سر از موزه بریتانیا درآورد.
شاید بیتفاوتی مردم این سرزمینها به پیشینه و داشتههایشان، یکی از عواملی باشد که دست کسانی مثل گرترود بل را در تصمیمگیری برای این مردم، باز میگذاشت. آنطور که میگویند، بل با نفوذ به درون قبیلههای عرب و از جمله از راه دوستی با زنان بزرگان قبیلهها، اطلاعات دست اولی از نقاط ضعف و قدرت آنها پیدا میکرد و با برنامهریزی دقیق، یکی از مهمترین کشورسازیهای بریتانیا را مدیریت و عملی کرد. البته بل در آن زمان به خواسته کُردها اهمیتی نداد و با آنکه کُردها بارها از او خواستند تا در تقسیم خاک به آنها هم فکر کند، او توجهی به درخواست آنها نکرد. بر اساس این سندها، شاید بتوانیم رژیم صدام را ادامه و نتیجه کشورسازی گرترود بل بدانیم.
در زمانی که تحصیل زنان چندان پذیرفته نبود، از معدود زنانی بود که اجازه و امکان درس خواندن داشت؛ در دو سال رشته تاریخ را در دانشگاه آکسفورد خواند و با رتبه یک، درس را تمام کرد. در جهانگردیهایش سفری هم به ایران داشت و گویا پنج سال در ایران میماند. فارسی را خیلی خوب یاد میگیرد و شیفته حافظ میشود و ترجمه انگلیسی گُزیدهای از شعرهای حافظ را در کتابی چاپ میکند؛ بهویژه این غزل حافظ را دوست داشته و اینطور ترجمه کرده:
مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم/ طایر قدسم و از دام جهان برخیزم
به ولای تو که گر بنده خویشم خوانی/ از سر خواجگی کون و مکان برخیزم
یا رب از ابر هدایت برسان بارانی/ پیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزم
Where are the things of union? that i may arise
Forth from the dust i will rise up to welcome thee
My soul like a homing bird, yearning for paradise
Shall arise and soar from the snares of the world free
کتاب دوم او تصویرهایی از ایران است که به فارسی هم ترجمه شده. این کتاب، سفرنامه و عکسهایی از ایران است که بخشی از آن اینجاست. بعضی عکسهای گرترود بل را از ایران، عراق، اردن، فلسطین، ترکیه و جاهای دیگر، اینجا میتوانیم ببینیم.
کتاب «ﻣﻠﻜﻪ ﺻﺤﺮﺍ» ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺟﻨﺖ ﻭﺍﻻﭺ هم درباره او به فارسی ترجمه و منتشر شده. سال ۱۳۴۱ هم کتاب «گرترود بل» نوشته آنت ایبل، برای نوجوانان چاپ شد که زندگینامه گرترود بل است.
فیلمی به نام ملکه صحرا به کارگردانی ورنر هرتسوک و بازی نیکول کیدمن در نقش گرترود بل، در اُردن در حال ساخت است که اخبارش را در توییتر میتوانید دنبال کنید.
عکس یک: thedailybeast.com
مطلب جالبی بود. من تا حالا نمی دانستم تاریخ تشکیل کشور عراق به این خانم مربوطه. سایتت رو دوست دارم