باید مرد تنهاسفرکنِ «خاورمیانهای» باشی در یکی از گیتهای فرودگاهْقشنگهای دنیا که بفهمی چه تهدیدی برای دنیا هستی و خودت نمیدانی.
اگر راننده تاکسی یا فروشنده کباب ترکی باشی، معمولا سوال و جوابهای مامور گمرک و مهاجرت، بهتر و کلیشهایتر پیش میرود ولی اگر شاخ شده باشی و شغلی داشته باشی که به «خاورمیانه نخورد» وقت مامور را میگیری و فسفر مغزش را زیادی میسوزانی، چون باید خلاقیت به خرج دهد و بفهمد چطور ممکن است یک مرد خاورمیانهای که صبح تا شب زنها را کتک میزند و کنار شُترش زیر سایه نخل میخوابد و قلیان میکشد، فرصت درس خواندن پیدا کرده. اصلا مگر خاورمیانه، دانشگاه هم دارد؟
خاورمیانه یک برچسب بزرگ است که انگار وقتی روی آدم میچسبانند باید خودت را اندازه آن برچسب کنی.
اگر اهل این جغرافیا باشی و مسلمان، عرب، با حجاب/ریش و دونرکبابفروش نباشی، انگار درست زیر این برچسب جا نشدی و در نتیجه هضم تو برای سازندگان این برچسب، سخت میشود؛ اگر مسلمان، با حجاب/ریش و دونرکبابفروش باشی، وضعیتات فرقی نمیکند اما هضمات برای ماموران «دنیای آزاد» آسانتر است.
این هفته موسیقی برخی از اهالی این جغرافیا را بشنوید که شاید «هضمشان را برای ماموران دنیای آزاد، سختتر کردهاند»: آهنگهای این هفته را بشنوید از آفریکنس، نسيمه شعبان، مامک خادم، آيه متولی، لتی نجار، نورخان، KAOSMOS و يُسرا هواری.
نظر شما