او را به عنوان یکی از نامیترین اخترشناسان ایرانی میشناسند که بر علم ستارهشناسی دوران خودش تاثیر فراوانی گذاشته. مردی که در بلخ به دنیا آمده و در ۴۷ سالگی ریاضی آموخته و فهمیده برای ارائه برهان صحیح، باید پایههای حساب و هندسه قوی داشته باشد.
ابومعشر بلخی، در اواخر دهه ۴۰ زندگیاش، سراغ علم نجوم رفته و آنقدر شیدای آسمان و تاثیر ستارگان بر زندگی زمینیها شده، که مسیر سخت و طاقتفرسای یادگیری علم نجوم را انتخاب میکند. ظاهرا، او که در زمان خلافت مأمون، مسئول و رئیس ستارهشناسان بغداد بوده، در کنار دهها پست و مقام در زمینه فلسفه و منطق و علم نجوم، برای ایدههایش تصویرگری هم میکرده.
در تصاویری که از او در کتابهای ستارهشناسی باقی مانده، او سنتهای ایرانی، هندی و یونانی را با اشاره هایی به فلسفه سریانی طراحی کرده است.
گفته شده او به پیشگویی و ارتباط بین افلاک و ستارهها با روان انسانها اعتقاد داشته. در آثارش که به لاتین و چند زبان دیگر (ایتالیایی، یونانی، انگلیسی و …) ترجمه شده، او همیشه درباره رابطه ستارهها با روانشناختی حاکم بر رفتار آدمها، صفات اشیا، گیاهان، جانوران و سنگها پژوهش کرده است.
همان نشانههایی که در تصویرهای کتابهایش هم چشمگیر است؛ اشارههای مذهبی، زنان و حیوانات و قصههایی که در تصاویر کتابهایش هست، کارهایش را شناختهتر کرده. میگویند او برای اثبات نظریاتش زندگی راحتی را نگذرانده. روزهای زیادی تنها بوده و خیره به آسمان. گاهی از سوی دولتها و خلافتها متهم شده اما از اعدام نجات پیدا کرده. گفته شده به خاطر اثبات نظریاتش در زمینه تاثیرات آسمان بر زمین، شلاق هم خورده اما همیشه یکی از عالمان زمانهاش بوده که احترامبرانگیز و دوستدار طبیعت مانده است.
عالی:)