قبلا درباره فیووس والاخیس، پیانونواز و آهنگساز یونانی اینجا گفته بودیم. کسی که میگوید آهنگسازهای سنتی ایرانی را خوب میشناسد ونواختن تار ایرانی را در زمان دانشجوییاش یاد گرفته.
فیووس مدتی است که یک پروژه همکاری را شروع کرده. این پروژه با یک شعر شروع شده. شعر «شهر» از کنستانتین کاوافی، شاعر و روزنامهنگار یونانی که در مصر به دنیا آمده. او ترجمه این شعر را به چند زبان اینجا گذاشته و گفته برای این پروژه دوست دارد از جمله با بقیه سازها یک تنظیم دیگر با پیانو پیدا کند و ترانهای به زبانهای مختلف از این شعر و آهنگ ساخته شود. چه مترجم باشید یا آهنگساز یا نوازنده، شاید برای این پروژه ایدهای داشته باشید.
ساینس تهران با او همکاری کرده و این آهنگ تا امروز به این مرحله رسیده:
اگر دوست دارید در این پروژه همکاری کنید، با او تماس بگیرید.
شهر
گفتی:«به سرزمينی ديگر خواهم رفت، به دريايی ديگر.
شهر ديگری پيدا خواهد شد، بهتر از اين.
هر تقلايم محکوم تقدير است.
و دلم نعشی است مدفون
تا کی خيالم در اين سرزمين هرز بماند.
چشم به هرکجا که میگردانم
غبار ويرانههای زندگیام را میبينم
که در آنها سالهای بسيار ويران میکردم و فرو میريختم.»
هيچ سرزمين تازهای نخواهی يافت. هيچ دريای ديگری هم.
شهر تعقيبات خواهد کرد و هميشه همان خيابانها را پرسه خواهی زد
در همان همسايگی پير خواهی شد.
و در همان خانهها کهنه میشوی
هميشه به اين شهر خواهی رسيد.شهر ديگری را آرزو مکن!
تورا نه قايقی خواهد بود و نه راهی
هماينجا زندگیات را فروريختی
در اين کنج محقر،
که از آن ويرانهای ساختی
در همهی جهان.
ترجمه کامل این شعر
عکس: پرتره کنستانتین کاوافی، طراحی دیوید هاکنی
بسیار لطیف بود و به دلم نشست. ممنون.