هیولا فریاد می‌زند

کانر هر شب با کابوس بیدار می‌شود. کابوسی که چندین ماه است هر شب سراغش می‌رود.

کانر، یک پسر بچه ۱۳ ساله است که نگران است و سردرگم و البته تنها.

هر شب هفت دقیقه از نیمه‌شب گذشته، صدایی از بیرون اتاق‌خوابش او را صدا می‌کند.
هیولا فریاد می زند

اتاقش مُشرف به یک کلیسای قدیمی و حیاطش است که گورهای قدیمی دارد. سایه درخت سُرخدار نیز روی اتاق او می‌افتد.

وقتی او از کابوسش بیدار می‌شود و دم پنجره می‌رود، هیولا را می‌بیند. هیولایی در قامت این درخت پر از شاخه و برگ.
هیولا فریاد می‌زند

هیولا همیشه می‌گوید که به درخواست کانر آمده و برای کمک به او.

هیولا می‌گوید که برای کمک به کانر سه داستان برایش تعریف می‌کند و در عوض باید کانر داستان کابوسی را که هر شب می‌بیند برای او تعریف کند. چیزی که کانر تمایلی به آن ندارد. او نمی‌خواهد در باره کابوسش حرف بزند.
هیولا فریاد می‌زند

در خلال داستان‌ها ما می‌خوانیم که مادر کانر درگیر شیمی‌درمانی است. او چند ماه است که فهمیده سرطان دارد و مشغول درمانش است.

پدرش دور و برش نیست که به او تَسلای خاطر دهد و رابطه‌اش با مادربزرگش تا حدی سرد است که کانر نمی‌خواهد زیاد دور و بر او باشد.
هیولا فریاد می‌زند

در مدرسه چند تا از بچه‌‌قُلدرها کانر را اذیت می‌کنند و برای همین او تا حدی که می‌تواند از همه آدم‌ها و فعالیت‌های اجتماعی دوری می‌کند.

تبلیغ کتاب در یوتیوب

حال مادر کانر مرتب بد می‌شود و او می‌داند که به زودی مادرش را از دست می‌دهد.

داستان‌هایی که هیولا برای کانر تعریف می‌کند روی او و زندگی‌اش اثر می‌گذارد.

وقتی نوبت کانر برای داستان‌گویی فرا می‌رسد او با اکراه شروع می‌کند و کم کم احساساتش را که مدتها پنهان کرده بود، بیان می‌کند.
هیولا فریاد می‌زند
این کتاب را قرار بود نویسنده دیگری بنویسد؛ شیوان داود. این نویسنده انگلیسی در دورانی که مشغول درمان سرطانش بود، طرح اولیه داستان را نوشت اما مرگش مجال نداد.
پیشنهاد نوشتن این کتاب به پاتریک نس که نویسنده مشهور ادبیات کودک و نوجوان است داده شد

پاتریک نس

پاتریک نِس

و او پذیرفت و کتاب وقتی منتشر شد، جوایز زیادی مثل کارنگی را برد.

کتاب واقعا خواندنی است و شاید به معنای واقعی کلمه زیر و رویتان کند. کتاب صادقانه و آشکارا در باره غم صحبت می‌کند و از آن دوری نمی‌کند و آن را دور نمی‌زند و در باره آن رُک و راست حرف می‌زند.
کتاب نمی‌گوید که چطور با غم و رنج کنار بیایید، موعظه نمی‌خواند. احساسات متناقض آدمی را در چنین شرایطی به خوبی بیان می‌کند، این‌که آدم در چنان شرایطی دلش چه می‌خواهد.

شناسنامه کتاب
[schema type=”book” url=”https://www.goodreads.com/book/show/8621462-a-monster-calls” name=”هیولا فریاد می‌زند” description=”کانر، یک پسر بچه ۱۳ ساله است که نگران است و سردرگم و البته تنها. کانر هر شب با کابوس بیدار می‌شود. کابوسی که چندین ماه است هر شب سراغش می‌رود.” author=”پاتریک نس” publisher=”Walker Books” pubdate=”2011-09-27″ edition=”یکم – ۲۱۵ صفحه” isbn=”1406311529″ hardcover=”yes” ]

2 Comments

    1. شهاب کلانتر

      فیلمی بر اساس این کتاب در حال ساخته شدن است که قرار است در سال 2016 به نمایش درآید. فیلم ساخت اسپانیاست ولی زبان آن انگلیسی است.

نظر شما