لابد پیدا کردن آدمهای تنهای نقاشیهاش کار سختی نبوده. این آدمها را هر روز میبینیم، کارگرهای نارنجیپوش شهرداری با یک مشت تابلوی راهنمایی جدید و قدیم، مسافر منتظر توی ایستگاه اتوبوس و آدمهایی که بالای پل یا پلهها، به دوردستی که معلوم نیست چیست، زل زدهاند.
جفری اسمارت نقاش استرالیایی که به خاطر نقاشیهای راستخطکاریاش از چشماندازهای شهری و زندگی امروز مشهور است، میخواست معمار شود، بعدها تصمیم گرفت معلم هنر شود و آخر سر هم نقاش شد.
متولد ۱۹۲۱ آدلاید است و از سال ۱۹۷۱ به ایتالیا رفته و آنجا خانه خریده و ماندگار شدهاست.
وقتی ازش پرسیدند چرا آسمان بیشتر کارهایت، گرفته و تیره است و چرا روی صورت آدمهای نقاشیهایت لبخند نیست گفت: من برای ترکیببندی به یک آسمان تیره نیاز دارم چون آبی ِ رنگپریده، بالای قاب -نقاشی- چیزی نیست…و چون کشیدن یک صورت خندان، خیلی سخت است.
او این نقاشیها را به قول خودش از چشماندازهای اطرافش «قاپ زده». جایی گفته گاهی ماهها برای پیدا کردن یک تصویر، رانندگی کرده اما ناگهان یک ترکیب بندی، یک فرم یا یک سایهروشن، او را نگهداشته و از دلش یک نقاشی درآمده.
جفری اسمارت گفته، خودش را در محیط خشنی میبیند که میخواسته آن را بهزیبایی نقاشی کند؛ نتیجهاش هم شده نقاشیهای فراواقعگرایانۀ (هایپررئالیسم) او از چشماندازهای واقعی شهری.
چندتا از نقاشیهای فرانک جفری ادسون اسمارت، نقاش استرالیایی را ببینید:
نظر شما