نمیدانم احساس شما موقع دیدن فیلم «مرکبماهی و نهنگ» چیست؟ اما راجر ابرت منتقد سینما، گفته با دو پسر باهوش خانواده که پدرومادرشان در آستانه یک طلاق آشفته هستند، احساس همدردی و همدلی میکند.
دراین خانواده، پدرومادر، هر دو، نویسندهاند ولی مادر موفقتر و مشهورتر و آخرین کارش در نیویورکر، چاپ شده است. بحثهای سر میز شام درباره دیکنز و کافکاست و سرگرمی خانوادگی بازی دستهجمعی تنیس.
بچهها هرکدام با قضاوتهای خودشان یک طرف جبهه را انتخاب میکنند و به جنگ میپیوندند. زندگی جیرهای در هر خانه با یکی از والدین، با دلخوشیهای محدود و حتی گربه شریکی، زمانی شروع میشود که پسر کوچکتر در بحبوحه تصمیمگیری در مورد علائقاش به هنر و ورزش و ادبیات است و پسر بزرگتر کمکم افهها و اداهای یک کتابخوان آماتور پرادعا را یاد گرفته و معتقد است نباید زیاد برای خواندن آثار کلاسیکی که پایانشان را میدانی، وقت بگذاری.
با اولین زلزله در رابطه پدر و مادر، فرانک، پسر دهساله خانواده دچار بحران ج.ن.س.ی میشود و والت، پسر بزرگتر که درگیری عاطفی هم پیدا کرده، در استعدادیابی مدرسه با دزدی یک آهنگ از پینگ فلوید، برنده میشود.
دزدی، تقلب، تظاهر، دروغ، خیانت وعشق، تنها بعد از بحران رابطه پدرومادر در زندگی بچهها پررنگتر میشود و با هر کداماش درگیری شخصی پیدا میکنند.
راجر ایبرت در نقد خودش نوشته، این بچهها بزرگ میشوند و پدر و مادرشان پیر و دچار عذاب وجدان درباره رفتار پرعیبشان با این بچهها که خودشان تبدیل به پدرومادرهایی با بچههایی عصبانی و ناراحت خواهند شد… تنها چیزی که میدانم این است که «نهنگ» بودن بهتر از «مرکبماهی» بودن است؛ دستکم نهنگها الهامبخش رمانهای زیادی بودهاند.
تریلر squid and the whale براساس داستان واقعیNoah Baumbach کارگردان و نویسنده فیلم که در دهه هشتاد میلادی برایش اتفاق افتاده و آن را در سال ۲۰۰۵ ساخت:
[schema type=”movie” url=”http://www.imdb.com/title/tt0367089/” name=”مرکب ماهی و نهنگ” description=”ماجرای خانوادهای در گیر و دار جدایی و دو پسر خانواده که با پدر و مادرشان زندگی میکنند.” director=”Noah Baumbach” actor_1=”جف دنیِلز” actor_2=”لورا لینی” actor_3=”جسی آیزنبرگ” ]
نظر شما