فیلمِ خانه

خانه

این نوشته را علی کرباسی برای بخش «نویسنده مهمان» گوشه فرستاده‌ است.

مارتا و میشل با دو دختر و پسر کوچکشان در خانه‌ای کنار بزرگراه زندگی می‌کردند. تنها نکته ماجرا این بود که بزرگراه بن بست بود و کسی در آن رفت و آمد نمی‌کرد. بزرگراه در واقع نقش حیاط پشتی خانه را داشت؛ مادر لباس‌هایش را آنجا پهن می‌کرد، بچه‌ها روز‌های تعطیل همان‌جا فوتبال بازی می‌کردند و پدر کنارش استخری ساخته بود. ولی یک روز صحنه‌ای از فیلم خانهماموران شهرداری آمدند و هر چیزی را که در بزرگراه بود برداشتند و به گوشه‌ای گذاشتند و اعلام کردند، قرار است بزرگراه به زودی بعد از ده سال راه اندازی شود.
هیچ کدام باور نمی‌کردند، کسی واقعا از بزرگراه عبور کند. همه خانواده منتظر نشستند تا اولین ماشین رد شد. بعد ماشین‌های دیگر آمدند. ابتدا می‌شد تعداشان را شمرد ولی رفته رفته زیاد و زیاد‌تر شدند.

صدا‌ها و آدم‌ها همه چیز خانه و خانواده را تغییر داد و مسیر زندگیشان را عوض کرد.

«خانه» اولین ساخته اورسلا مایر کارگردان جوان  سوئیسی – فرانسوی است. مایر بعد از ساختن چند فیلم کوتاه موفق، «خانه» را ساخت که با واکنش‌های مثبتی روبه‌رو شد. او سال پیش فیلم دوم‌اش «خواهر» را ساخت که جایزه ویژه خرس نقره‌ای جشواره برلین را برد.

بازگشایی بزرگراه، خانه آرام و جداافتادهِ مارتا و میشل را کاملاً دگرگون می‌کند و مکان آسایش را به یک زمین نبرد همیشگی تبدیل می‌کند و تک‌تک اعضای  خانواده را تا مرز تحمل‌شان می‌برد.

مایر در یکی از مصاحبه‌هایش به نقل از می‌نگ لیانگ کارگردان چینی گقته، زمانی که خودمان را در موقعیت کاملا بحرانی می‌بینیم و هیچ راه فراری نداریم، تازه  تلاش می‌کنیم تا خودمان را از قید بند‌ها‌‌ رها کنیم و در برابر مشکلات، واکنش نشان دهیم.

نظر شما