خشتی برای ایستادن

رنگین کمون
ثمین باغچه‌بان ۲۹ اسفند ۱۳۸۶ در ترکیه درگذشت. چند سال پیش‌تر در نامه‌ به دوستی نوشته بود «دلمان برای زندگی گذشته‌مان و دوستانمان چنان تنگ است که گفتنی نیست. افسوس که
مسافرت به ایران و دیدن چهره دوستانمان تقریبا عملی نیست. در آنجا جایی هم برای ماندن نداریم، حتی یک خشت که بتوانیم روی آن بایستیم.»
شاید در جایی دیگر، آدم‌هایی مثل او تنها با سرودن یک ترانه یا ساختن یک آهنگ ماندگار، تا پایان عمر تامین باشند و هرگز درک نکنند چطور ممکن است کسی که برای کودکان سرزمین‌اش این‌همه زیبایی آفریده، جایی در خانه‌اش نداشته باشد.
آلبوم «رنگین کمون» با کتاب شعر و نُت آهنگ‌ها -اگر اشتباه نکنم- نوروز ۱۳۵۷ منتشر شد. نقاشی‌های کتاب را پرویز کلانتری کشیده بود و بالای هر شعر در کتاب، نت آن آهنگ هم چاپ شده بود. این آلبوم در وین با ارکستر سنفونیک رادیو وین به رهبری توماس کریستیان داوید، همسرایی میترا رهبر، اِولین باغچه‌بان و بهجت قصری ضبط شده.

آهنگ «گربه‌ای که مادره» را از آلبوم «رنگین کمون» بشنوید:

یه سگ قُلدُر داره
همسایه ما
اسم سگش «گُرگیه»
از اون بلاهاس
اون یکی همسایه مون
یه گربه داره
اسم گربه ش «نازی» یِ
از اون خوشگلاس
«نازی» یه بچه داره
به اسم «ملوس»
از اون آتیشپاره‌ها
از اون شیطوناس
گربه‌های کوچه مون
از ترس «گرگی»
جاشون سر درختُ
رو پشت بوماس
«ملوس» از ترس «گرگی»
رفته رو درخت
«گرگی» می‌خواد درختُ
از جا درآره
«ملوس» داره می‌لرزه
مثل برگ بید
«گرگی» خونش به جوشه
آتیش می‌باره
«ملوس» مثل ماهیه
گرگی نهنگه
«ملوس» مثل شکاره
«گرگی» تفنگه
«نازی» اگه برسه
اونوخ می‌بینه
گربه یی که مادره
چه جور می‌جنگه
«نازی» از رو پشتِ بوم
پرید رو دیوار
مثل یه ببر از دیوار
پرید تو باغچه
«گرگی»، اگه زرنگی
وقت فراره
شمشیر تُ غلاف کن
بزن به کوچه
موهای «نازی خانم»
مثل سوزن شد
پنجه‌های خوشگلش
گرز

صد من شد
رسید یهِ پنجه زد
تو پوز «گرگی»
دنیا به چشم «گرگی»
قدِ ارزن شد
«گرگی» تو یه ثانیه
رسید توپخونه
دور می‌دون چرخیدُ
خورد به قورخونه
توپخونه با قورخونه ش
به اون گندگی
به چشم «گرگی» شدن
گود زورخونه
مناره پامنار
تو چشم «گرگی»
یه قرقره شده بود
براش می‌رقصید
چنار پاچنارم
با شاخ و برگش
یه فرفره شده بود
دورش می‌چرخید
«گرگی» اینهمه نناز
به زور و هوشت
اگه اسمت «گرگیه»
یا که نهنگه
این حرفو زنگوله کن
بزن به گوشِت
«گربه‌ای که مادره،
ماده پلنگه»

نظر شما