فیلم «ماهی جنگجو» درباره پایان فرهنگ «گروههای یاغی» در یک شهر بیرحم و خشن است. ستاره این فیلم میکی رورک است. کسی که نقش «پسر موتورسوار» را بازی میکند و در تمام فیلم اسم دیگری غیر از همین موتورسوار ندارد. جوانی که سالها رهبر گروههای خشن در شهر بوده اما ناگهان بیخبر پدر دائم الخمر و برادر کوچکاش را ترک میکند و به کالیفرنیا میرود. روستی جیمز (مت دیلون) برادر کوچک رویای این را دارد که مثل برادر موتورسوارش سردسته یک گروه یاغی در شهر باشد و به همان اندازه کاریزما و جذابیت داشته باشد اما سالها تلاش او بیفایده است.
«پسر موتورسوار» که برمی گردد به او میفهماند، دوره یاغیگری این مدلی سرآمده اما در طول زمانی که نبوده، بر جذابیت و شجاعت او اضافه شده. «پسر موتورسوار» بیصدا و آرام و بیجنب و جوش همچنان مثل همان سالهایش یاغی و جنگجو به نظر میرسد. آنقدر که پلیس رویای دستگیری او را دارد و همه جا تعقیباش میکند. میکی رورک در این فیلم به گفته بعضی منتقدان در اوج دوران برازندگی و شیرینی و جذابیتاش است، اما این جذابیت در همین فیلم تمام میشود.
سالها بعد میکی رورک با بازی در فیلم «کشتیگیر» از دید بعضی منتقدان باز هم به دنبال جذابیت گم شدهاش است، اما دیگر از آن معصومیت ساده و زیبایی و برازندگی خبری نیست. برای همین میگویند، این فیلم به تنهایی ظهور و سقوط یک ستاره جذاب و دوستداشتنی در سینمای آمریکا بود.
فیلم «ماهی جنگجو» بر اساس رمانی به همین اسم نوشته سوزان هینتون ساخته شده. از اولین فیلمهای فرانسیس فورد کاپولاست که شخصیت خودش و برادرش را در این کتاب پیدا کرده و با نویسنده کتاب فیلمنامه را نوشته؛ فیلمی که آن را آوانگارد میدانند، با کنتراست بالای سیاه و سفید و با اشارههایی به موج نوی سینمای فرانسه در سال ۱۹۸۳ ساخته شده.
فیلم در زمان خودش با نقدهای منفی هم روبه رو شد؛ از جمله اینکه پر از خشونت است و گزافه گوییهای غیرمعقولی در آن چپانده شده. اما راجر ابرت منتقد مطرح سینما به این فیلم از چهار ستاره، سه و نیم داد و نوشت این فیم به شدت اصیل و شجاعانه است که کسی غیر از کاپولا نمیتوانست داستان آن را درک کند. با این همه فیلم در زملن خودش اصلا نفروخت و همچنان به عنوان یکی از بهترین کلاسیکهای مهجور و نادیدهگرفتهشده از آن یاد میشود.
کاپولا برای صحنههای درگیری از یک طراح رقص خواسته این صحنههای خشن را با چاقو و شیشه و طناب و… طوری طراحی کند که اصل خشونت بین رقص و جهیدن بازیگران در صحنه به چشم آید.
«پسر موتورسوار» جایی میگوید: اگر میخواهی مردم را رهبری کنی، باید جایی برای رفتن داشته باشی.
فیلم سیاه و سفید است تا از زاویه دید «پسر موتورسوار» که کوررنگی دارد، همه چیز را ببینیم. زاویه بندی مایل یا اریب دوربین با ترکیببندی اغراق شده، به گفته کارگردان تحت تاثیردرامهای جنایی است. کوچههای تاریک و خیابانهای مه گرفته، جوانان همیشه مست و بیکار و مصرف شدید هرویین و مواد مخدر در شهری دورافتاده و خلوت، مایههای اصلی این فیلم است. با خانوادههایی که یا درگیر الکل هستند یا طلاق. نوجوانانی که چیزی غیر از سرگرمی در شهربازی کسلکننده ندارند و دنبال راه انداختن گروهها و حلقههایی هستند که رهبرشان باشند.
Film: Rumble fish
[schema type=”movie” url=”http://www.imdb.com/title/tt0086216″ name=”ماهی جنگجو” description=”برادر کوچکتری که می خواهد مانند برادرش، سردسته یک گنگ شهر باشد.” director=”فرانسیس فورد کوپولا” actor_1=”مت دیلون” actor_2=”میکی رورک” actor_3=”دنیس هاپر” actor_4=”دیان لین”]
نظر شما