پیتر، معمار میانسال، باید از آتلانتا در جنوبشرقی آمریکا به لسآنجلس در نقطه مقابل برود تا قبل از به دنیا آمدن اولین فرزندش کنار همسرش باشد. مسیری بیش از یک روزو نیم راه، با ماشین در جاده. اما چرا سفر جادهای؟ او همان روز، بهخاطر یک سوءتفاهم از هواپیما بیرون انداخته شده و اسماش در فهرست « پرواز ممنوع» ثبت شده. حالا در شرایطی قرار میگیرد که باید با اتان، آدمی که باعث بیرون انداختناش از هواپیما و دردسرهای دیگر شده، همسفر شود؛ باید بدون پول، مدارک، چمدان و بیاعصاب با یک جوانک عشق ِ بازیگری نسبتا روانپریش و کودکمزاج ِ بامزه این سفر اجباری را تحمل کند.
رابطه یک عصاقورتداده نگران و تابع قانون با جوان ولنگار و تنها و کثیفی که عاشق هالیوود است، ولی در بازیگری استعدادی ندارد و همه زندگیاش یک سگ است با قوطی مشکلساز ِ قهوه حاوی خاکستر پدر، شرایط ناب و درخشانی را به وجود میآورد.
اتان که بین راه، مدام علفی هم میکشد و به فضا میرود، در توهمهای خودش، بارها راه سفر یکروز و نیمه را کشدارتر، پرماجرا و اضطرابآورتر میکند اما موجودی است که پیتر در نهایت نه میتواند از او متنفر باشد، نه دوستش داشته باشد.
فیلم: Due Date (زمان زایمان) سال ۲۰۱۰- کارگردان: تاد فیلیپس
فیلم را دیدم، خیلی زیبا بود. خیلی خندیدم کمدی فوق العاده ای است که توصیه می کنم همه آن را ببینند، صحنه خاصی هم ندارد.