هنر خام، نامی بود که ژان دوبوفه نقاش و مجسمهساز فرانسوی، برای نقاشیهای غریزی افراد آموزشندیده، انتخاب کرده بود؛ کودکان، کسانی که نارسایی ذهنی دارند، زندانیان آموزشندیده و افرادی از این دست که به عبارتی در هنر و نقاشی، خامدست بودند. البته کوبیستها و نقاشان و هنرمندان دیگری مثل پُل کله از نقاشیهای کودکانه یا آثار بدَوی و بومی، الهام گرفته بودند و نام هنر نائیو را برای این سبک کارها بهکار میبردند اما ایده ژان دوبوفه خالصتر بود و معتقد بود هنرمندان هنر ابتدایی یا نائیو این کارها را به هر حال برای مخاطبانی میآفریدند که ممکن است در کافهها و گالریها نباشند اما مخاطب و بیننده کار آنها هستند و آفرینندگان هم از وجود آنها آگاهند، اما هنر خام تنها از غریزه خالقانش میآید و مثلا بیمار روانی که شاید در برقراری ارتباط با دیگران ناتوان هم باشد، به مخاطب فکر نمیکند و تنها راهی برای بروز عواطف و غریزه پیدا کرده که از صافی آموزش، رسانه، مذهب، … نگذشته و خام و بیواسطه است. دوبوفه حدود بیستوپنج سال را به شکلی در انزوا گذراند و وقتش را صرف جستوجو و بررسی آثار کودکان و بیماران روانی کرد؛ موسیقی، زبانهای مختلف و تئاتر عروسکی هم از موضوعهایی بودند که به آنها علاقه داشت. دوبوفه مجموعه بزرگی از کارهای کودکان و بیماران روانی را با نام هنر صریح یا بیتکلف، گردآوری کرده.
دوبوفه مجموعه بزرگ کارهای کسانی را که خودشانرا هنرمند نمیدانستند، در نمایشگاهها نشان میداد و آنها را «نمونههای راستین آفرینش انسانی» میدانست. در مجموعه کارش به نام «بدن خانمها» که در سالهای ۱۹۵۰ تا ۵۱ نقاشی کرده، از این کارها تاثیر گرفته. نوربرت لینتن، مورخ و منتقد هنر مدرن، در کتاب معروفش، داستان هنر مدرن -با ترجمه علی رامین به فارسی چاپ شده- این نقاشیها را «قلماندازهای خامدستانهای از بدن زنان، بی هیچ ظرافت و خوشآیندی میداند که یادآور شِرّوورهای دیوار توالتهای همگانیاند و با خراش بر روی لایهای از رنگ کلفت و زمخت شکل گرفتهاند».
چند نقاشی و مجسمه از کارهای ژان دوبوفه ببینید.
ژان دوبوفه ۳۱ ژوئیه (جولای) ۱۹۰۱ در لو آور فرانسه بهدنیا آمد؛ در خانواده ثروتمندی که در کار عمدهفروشی شراب بودند. سال ۱۹۱۸ به پاریس و آکادمی ژولیان رفت تا نقاشی بخواند اما شش ماه بیشتر در آکادمی نماند و آنجا را رها کرد تا خودش مستقل، یاد بگیرد و تجربه پیدا کند. سال ۱۹۲۴ به ارزش هنر آکادمیک و رسمی شک کرد و سراغ کسب و کار پدرش و تجارت شراب رفت. در دهه ۳۰ دوباره سراغ نقاشی رفت اما بازهم نقاشی را رها کرد و در سالهایی که نازیها فرانسه را اشغال کرده بودند، تجارت شراب را گسترش داد. بعدها در متن زندگینامهاش نوشت، در این دوران با فروش شراب به ارتش آلمان نازی سود سرشاری به جیب زده. از سال ۱۹۴۲ بود که تصمیم گرفت تماموقت نقاشی کند و هنر را جدیتر گرفت. از مردم عادی و بدنهای برهنه نقاشی میکشید اما به سبک خودش که که خشن و بیظرافت بود. کمکم جنبههایی از نقاشیهایش مثل رنگآمیزی درخشان و تصویرپردازی قوی، بینندگان و منتقدان را به کارهای او علاقمند کرد. سال ۱۹۴۹ کارهایش را با نام هنر خام نمایش داد و مقالهای هم به نام هنر خام، برتر از هنرهای متمدنانه نوشت و ایده هنر خام را توضیح داد.
دوبوفه سال ۱۹۸۵ در ۸۴ سالگی مُرد.
عکسها از بنیاد ژان دوبوفه
[schema type=”person” name=”ژان دوبوفه” orgname=”بنیاد ژان دوبوفه” jobtitle=”نقاش، مجسمهساز” url=”http://www.dubuffetfondation.com/index_ang.htm” description=”نقاش و مجسمهساز فرانسوی که ایده هنر خام را مطرح کرد و به نقاشی کودکان و بیماران روانی به عنوان هنر بیواسطه و خام و خالص نگاه میکرد.” bday=”1901-07-31″ street=”137, Rue de Sèvres” city=”پاریس” postalcode=”75006″ country=”FR” ]
خیلی جالب بودن، مثل همه ی مطالب سایت خوبتون. هرچند موافق نیستم با اسم “هنر خام”، اون بخش “خام” یه جورایی… محدود کردن هنره.
ممنون کامیاب. البته میدونی که این معادل فارسی رو برای art brut انتخاب کردند و منظور خام بودن این هنر در برابر پخته بودن هنر آکادمیک نیست. شاید باید براش یه معادل فارسی بهتر انتخاب بشه. یه معادل که مفهوم raw رو هم برسونه.